سنگ لايم استون
سنگ لايم استون
سنگ لايم استون
سنگ لايم استون
سنگ لایم استون یک سنگ رسوبی است که عمدتاً از کربنات کلسیم (کلسیت) یا کربنات مضاعف کلسیم و منیزیم (دولومیت) تشکیل شده است. معمولاً از فسیل های ریز، قطعات پوسته و سایر بقایای فسیل شده تشکیل شده است. این فسیلها اغلب با چشم غیرمسلح در معاینه دقیق سطح سنگ قابل مشاهده هستند، اما همیشه اینطور نیست.
برخی از انواع سنگ های آهک دارای دانه بسیار ریز هستند. سنگ آهک معمولا خاکستری است، اما ممکن است سفید، زرد یا قهوه ای نیز باشد. این سنگ نرم است و به راحتی خراشیده می شود. در هر اسید معمولی به آسانی جوش می زند.
آشنایی با انواع سنگ های ساختمانی و کاربردهای آن ها از سایت بازار استون دیدن نمایید.
سنگ لایم استون ممکن است از نظر بافت و تخلخل بسیار متفاوت باشند از کوکینا، که ماتریسی از پوستههای دریایی کامل یا تکهای است که توسط کلسیت سیمان شده است، تا آهکهای اولیتی و آهکهای میکروکریستالی که ساختار آنها به قدری ریز است که تنها با بزرگنمایی قابل مشاهده هستند.
رسوبات سنگ آهک می توانند در طی رویدادهای زمین شناسی عمده دچار دگرگونی شوند که منجر به تبلور مجدد به صورت مرمر می شود.
سنگ لایم استون اولیتی از مقادیر قابل توجهی “اولیت” تشکیل شده است. اولیت ها دانه های کروی یا زیر کروی کوچکی از کلسیت متحدالمرکز هستند.
طبقه بندی واقعی سنگ های آهک و مرمر می تواند برای غیر زمین شناسان بسیار گیج کننده باشد. همین سنگ را می توان یک بار به عنوان سنگ آهک به بازار عرضه کرد و در زمان و مکان دیگری به عنوان سنگ مرمر فروخت. ظرافت هایی که گاهی بین درجه ها و انواع سنگ ها تفاوت قائل می شود اغلب فراتر از دغدغه و تخصص کارگران تعمیر و نگهداری، مدیران ساختمان و معماران تاریخی است که مسئولیت نگهداری از منابع را بر عهده دارند.
اگرچه این قابل درک است، اما نیاز به شناسایی دقیق موادی را که باید درمان و نگهداری شوند، کاهش نمی دهد یا از بین نمی برد. عدم شناسایی دقیق ماده ای که باید تحت درمان قرار گیرد می تواند جزئیات فنی مهم را در نظر نگیرد که متعاقباً منجر به آسیب غیرقابل برگشت به منبع یا منابع می شود.
برای بهبود دقت در شناسایی دستههای کلی سنگهای آهک در سطح «کلان»، بخش زیر حاوی توضیحاتی در مورد رایجترین انواع سنگ لایم استون است، با این حال، این اطلاعات جایگزین آموزش و تجربه برای شناسایی صحیح و فهرستنویسی انواع سنگها نیست. تعاریف زیر از سند انجمن آزمایش و مواد آمریکا (ASTM) با عنوان «تعریف استاندارد اصطلاحات مربوط به سنگهای ساختمانی طبیعی» آمده است.
کلکارنیت از دانه های کلسیت به اندازه ماسه تشکیل شده است که معمولاً به شکل فسیل های ریز، قطعات پوسته و بقایای فسیلی است. برخی از کلکارنیت ها حاوی اولیت هستند و در صورت وجود اولیت ها به مقدار کافی، سنگ را سنگ آهک اولیت می نامند. سنگ آهک اولیت زیر مجموعه ای از کلکارنیت است.
کوکینا از قطعات پوسته خام و بدون تغییر تشکیل شده است که اغلب بسیار بزرگ هستند و به طور شل توسط کلسیت سیمان شده اند. به طور کلی بسیار درشت و متخلخل است و اغلب از صدف ها و صدف های دریایی و قطعات تشکیل شده است.
دولومیت یک سنگ کربناته رسوبی است که از کربنات کلسیم و منیزیم تشکیل شده است. که به آن “سنگ آهک منیزیم” نیز می گویند، حاوی 5 تا 40 درصد کربنات منیزیم است.
این یک ساختار سنگ لایم استون از کریستال های بسیار کوچک است که بدون بزرگنمایی دیده نمی شود.
سنگ لایم استون اولیتی یک سنگ آهکی با سیمان کلسیتی است که از قطعات پوسته، عملاً غیر بلوری تشکیل شده است. سنگ آهک اولیتی معمولاً بدون شکاف و از نظر ترکیب و بافت بسیار یکنواخت با تغییرات دما تنظیم می شود.
یک کربنات کلسیم، معمولاً به رنگ روشن، تراورتن می تواند بسیار متخلخل یا سلولی باشد. معمولاً از مواد جامد در آب های زیرزمینی ته نشین می شود.
رنگ سنگ لایم استون به طور کلی به رنگ سفید خالص تا مایل به سفید ثابت است. بسیاری از انواع به خوبی جلا نمی گیرند، بنابراین سطح معمولاً سطحی مات و بدون براق است. سنگهای آهک مانند سنگ مرمر و سایر سنگهای آهکی، حساس به اسید هستند. سنگهای لایم استون به راحتی در اسید حل میشوند، بنابراین نباید از محصولات اسیدی روی سنگهای آهکی و مرمر استفاده کرد.
سنگ آهک به طور گسترده در کاربردهای معماری برای دیوارها، تزئینات تزئینی و روکش استفاده می شود. این ماده به دلیل تخلخل و نرمی آن کمتر به عنوان ماده مجسمه سازی استفاده می شود، با این حال، یک ماده پایه رایج است. ممکن است در هر دو کاربرد بلبرینگ (ساختاری) و روکش یافت شود.
هوازدگی ممکن است بر ظاهر و استحکام ساختاری سنگ لایم استون تأثیر منفی بگذارد. عواملی مانند باران، برف، دما، باد و آلاینده های جوی هستند. به طور کلی، این عوامل در ترکیب با یکدیگر یا با سایر عوامل زوال عمل می کنند.
آب باران، بهویژه در ترکیب با گازهای جوی که اغلب منجر به باران اسیدی میشود، میتواند منجر به انحلال سنگ آهک شود و باعث سطوح بالاتر حرکت نمک در ساختار سنگ شود. دما می تواند بر میزان زوال و (در سنگ های بزرگتر) حرکت قطعات و همچنین الگوهای مهاجرت نمک به داخل سنگ تأثیر بگذارد. بسیاری از مشکلات طبیعی یا ذاتی که ممکن است با سنگ آهک رخ دهد نیاز به درجاتی از رطوبت دارند، اما مشکلات دیگری مانند فرسایش بادی و خرابکاری ممکن است به طور مستقل رخ دهند.
سنگ لایم استون در معرض قرار گرفتن در معرض بیرونی به دلیل هوازدگی یا اثرات طبیعی باد، باران و تغییرات حرارتی خراب می شود. سنگ آهک بسیار بادوام است. با این حال، آب را جذب می کند و از آنجایی که یک سنگ کربناته است، هنگامی که در معرض اسیدها یا حتی آب باران اسیدی خفیف قرار می گیرد، بسیار واکنش پذیر است و می تواند به طور قابل توجهی از بین برود. رایج ترین اثر هوازدگی و فرسایش از دست دادن جزئیات دقیق است.
برای بازگرداندن جزئیات لبه از حکاکی مجدد سنگ که معمولاً غیرممکن است، می توان کار کمی انجام داد.
فرسایش سنگ لایم استون می تواند نتیجه هوازدگی کلی باشد که در بالا توضیح داده شد، یا می تواند یک پدیده موضعی تر بر اساس جابجایی یا قرار گرفتن در معرض باشد. بر اساس جهت بادهای غالب، سایندههای معلق در هوا ممکن است به طور انتخابی جزئیات را در برخی از ارتفاعات از بین ببرند.
یکی از معدود راههای مؤثر برای رفع این مشکل، محوطهسازی است که در آن کاشتها و/یا گریدها میتوانند باد را منحرف کنند. چنین محوطه سازی و/یا درجه بندی ممکن است از ساده و ارزان تا یک مداخله عمده و گران قیمت باشد. این باید با سیاست مناسب برای مدیریت مناظر فرهنگی سازگار باشد.
با این حال، ممکن است با در نظر گرفتن عمر طولانی سنگ، مقرون به صرفه باشد. علائم فرسایش می تواند به سادگی از دست دادن تیزی لبه همانطور که در بالا توضیح داده شد، یا می تواند بسیار موضعی و با سایش خاص به دلیل تماس با تجهیزات محوطه سازی و چمن زنی باشد.
آسیب موضعی ناشی از تماس با چمن زنی یا سایر تجهیزات نگهداری قابل پیشگیری است. در مواردی که شواهدی از آسیب فیزیکی مکرر وجود دارد، باید اقداماتی برای حفاظت از منابع انجام شود.
تغییر رنگ سنگ آهک، چه عمومی و چه موضعی، لکه دار شدن است. لکه دار شدن ممکن است در نتیجه قرار گرفتن در معرض انواع مواد خارجی یا انسداد داخلی در سنگ یا عناصر ساختاری باشد.
برخی از رایج ترین انواع لکه دار شدن و عوامل ایجاد کننده آن عبارتند از:
این لکه ها معمولاً نتیجه خرابکاری یا استفاده هستند. انواع روغن های آلی یا معدنی ممکن است در اثر تماس به سنگ جذب شوند. عمق نفوذ به ویسکوزیته روغن/گریس، دما، تخلخل سنگ، پرداخت و خشکی بستگی دارد.
ظاهر لکه های چربی/روغن معمولاً شامل تیره شدن سنگ در ناحیه تماس است. لبه های رنگ آمیزی به طور کلی پخش می شوند، به خصوص پس از یک دوره طولانی. تکنیک های استانداردی برای از بین بردن لکه های روغن و گریس وجود دارد.
بسته به نوع و منبع رنگ، رنگ می تواند هر رنگی باشد. این نوع لکه احتمالاً در اطراف ناحیه تماس بسیار موضعی است. مایع حاوی رنگ ممکن است جذب سنگ شده و در طی فرآیند معمولی تبخیر، رنگدانه رنگی در سنگ رسوب کند.
لکه های آلی در اثر تماس مستقیم با مواد آلی در حال تجزیه مانند برگ ها، فضولات پرندگان یا حیوانات، گل ها، چای یا قهوه ایجاد می شوند. صرف نظر از منبع، این لکه ها کمی قرمز مایل به قهوه ای هستند. آنها همچنین اغلب پس از حذف منبع ناپدید می شوند. این لکه ها ممکن است پس از حذف منبع آلی به هوا و سفید کننده یا اکسیده شدن باقی بمانند، اما ممکن است باقیمانده ای روی سنگ باقی بماند.
دو دسته عمده از لکه های فلزی رخ می دهد، آنها بر اساس آهن یا مس هستند. منبع لکه ممکن است اجزا یا عناصر ساختاری داخلی باشد. منبع اصلی شستشوی آب یا رواناب از عناصر فلزی مجاور، به ویژه برنز و مس است.
این لکه ها قرمز مایل به نارنجی هستند و در اثر اکسیداسیون (زنگ زدن) آهن ایجاد می شوند. منبع رنگ آمیزی آهن معمولاً اجزای ساختاری یا اتصال دهنده است. این اجزا معمولاً پنهان و محافظت می شوند. با این حال، نفوذ آب از اتصالات یا ترک های بد می تواند زنگ زدگی را فعال یا تسریع کند. تغییر رنگ ممکن است در داخل سنگ باشد یا ممکن است رسوب زنگ روی سطح سنگ باشد. رسوبات سطحی زنگ ممکن است گاهی با مالش دستی با یک پارچه تمیز از بین برود. بررسی لکه باید شامل چنین مالشی باشد تا مشخص شود که آیا فقط یک رسوب سطحی است یا خیر.
رنگهای لکههای حاصل از روان شدن آب از برنز میتواند از سبز روشن تا قهوهای تیره متغیر باشد. رنگآمیزی ناشی از نمکهای مس محلول (از مس یا برنز) است که روی سنگ میشوید و سپس اکسید میشود. الگوی رنگآمیزی احتمالاً موضعی، رگهدار و در مسیر روانآب از منبع فلزی است.
این وضعیت نشان دهنده شکنندگی یا تمایل خاص سنگ به شکستن یا حل شدن است. ممکن است ناشی از ضعف ذاتی سنگ آهک یا تجزیه تدریجی بایندر باشد یا ممکن است در نتیجه عوامل خارجی موثر بر استحکام و دوام سنگ آهک باشد.
این وضعیت ممکن است ناشی از استفاده از نمک های یخ زدا یا هر منبع دیگری برای مهاجرت نمک باشد، مانند مواردی که در هنگام افزایش رطوبت رخ می دهد. در حال حاضر کار کمی برای ترمیم آسیب پس از ایجاد این وضعیت وجود دارد، با این حال، تشخیص زودهنگام مشکلات بالقوه و حذف منابع نمک برای متوقف کردن این فرآیند حیاتی است. هنگامی که این حالت شدید باشد و در اثر استفاده زیاد یا نامناسب از نمک های یخ زدا ایجاد شود، گاهی اوقات به آن “نمک فرتینگ” می گویند. تعمیر و نگهداری منظم ممکن است علل فروپاشی را از بین ببرد، با این حال، پس از وقوع شرایط، اصلاح یا تعمیر آن فراتر از سطح یک روش تعمیر و نگهداری است. برای کمک باید با افسر منطقه ای حفاظت تاریخی (RHPO) تماس گرفت.
جداسازی قطعات کوچک یا قطعات بزرگتر از یک واحد سنگ تراشی، اغلب در گوشه ها، لبه ها یا اتصالات ملات به عنوان براده شناخته می شود. این شکستگیها عموماً در اثر خراب شدن و برگشت، بهویژه در اثر استفاده از خمپاره سخت یا تصادف یا خرابکاری ایجاد میشوند.
تعمیرات شامل تعمیر جداشدگی، وصله و اتصال است. تعمیر سنگ تراشیده نیاز به یک سنگ تراشی ماهر دارد و یک روش نگهداری نیست. اگر بریدگی به دلیل ضربه گاه به گاه ناشی از چمن زنی یا سایر تعمیرات چشم انداز باشد، باید اقدامات لازم برای جلوگیری از آسیب های بعدی انجام شود.
این وضعیت با ظاهر شدن شکاف های باریک از کمتر از 1/16 تا 1/2 اینچ عرض یا بیشتر در سنگ ظاهر می شود. این ناشی از علل مختلفی است، مانند بارگذاری بیش از حد سازه به دلیل نشست، استفاده از مخلوط خیلی سخت ملات، یا نقص در مواد.
ترکهای جزئی ممکن است به خودی خود مشکلی نداشته باشند، اما میتوانند نشانهای از مشکلات ساختاری باشند و ترکها میتوانند نقطه ورود آب به داخل سنگ باشند و باعث مهاجرت نمک شوند.
ترک خوردگی که به آب یا نمک اجازه ورود به سنگ را می دهد، احتمال شکست در امتداد سنگ لایم استون را افزایش می دهد و ممکن است منجر به پوسته شدن بعدی شود. تعمیرات شامل وصله و تعویض است.
این به خودی خود نقص مواد نیست، بلکه نقص سیستم ساختمانی، یعنی اتصال دهنده ها و/یا اتصالات است. این تعریف حاکی از آن است که قطعه شکست خورده دست نخورده باقی می ماند و ممکن است با استفاده از تکنیک های مکانیکی مناسب دوباره نصب شود.
خرابی لنگرها یا اتصالات فلزی که منجر به جدا شدن می شود ممکن است در اثر نفوذ آب به ساختار پشت سنگ ایجاد و یا تسریع شود و باعث زنگ زدگی و خوردگی شود. نقطه گذاری و درزبندی کافی می تواند از نشت و نفوذ آب به سیستم جلوگیری کند.
ظاهر یک رسوب سفید رنگ به صورت موضعی یا یکنواخت بر روی سطح ممکن است به صورت شکوفه، رسوب سطحی نمک های محلول باشد. منابع متعددی برای نمک های محلول وجود دارد که ظاهری مبهم ایجاد می کنند. نمک ها می توانند از ملات، مواد پاک کننده نامناسب، افزایش رطوبت، نمک های یخ زدایی، درمان های شیمیایی محوطه سازی و آلودگی هوا به دست بیایند.
شکفتگی می تواند یک باقیمانده نمک ناشی از تمیز کردن نامناسب شیمیایی باشد، یعنی یک پاک کننده شیمیایی بسیار قوی یا شستشوی ناکافی. همچنین می تواند نشانه ای از مشکلات آب باشد. مهاجرت نمک و/یا زیر گل و شکوفه باید به عنوان علامتی در نظر گرفته شود که باید برای شناسایی منبع نمک های محلول و/یا منبع رطوبت بررسی شود. سپس باید اقدامات اصلاحی برای از بین بردن منبع مشکل پس از شناسایی انجام شود.
برخی از گلها ممکن است بهطور طبیعی با سنگهای جدید، ملات و مواد نصب رخ دهد. به طور معمول، این شکوفه با باران طبیعی و فرآیندهای هوازدگی و/یا با شستشوی منظم از بین میرود. ظهور جدید یا ادامه دار شکوفه ها نشانگر قوی تری از مشکلاتی مانند افزایش رطوبت یا روش های تمیز کردن نامناسب است که همه آنها باید به افسر منطقه ای حفاظت از تاریخ (RHPO) ارجاع داده شوند.
تمامی حقوق این وبسایت متعلق بازاراستون می باشد. طراحی شده توسط تیم آرسانت